اَنــــار دانه های خانه ی سبـــــزَم....



میدونی چیه خواهر از وقتی ازدواج کردم فهمیدم چقد لجبازم تو چقد میدونی ک من چقد لجبازم؟! بنظرت هستم اصن؟؟ نیستم اصن؟!! اگ من رفته بودم صبر میکردی تا من برگردم تا من بخوام برگردم چندین بار اومدم تو صفحت ک بگم کجایی نیستی تا اینکه دیدم نه آنلاین میشی میای و مطمئن بودم منو هم چک میکنی اما نمیخوای بیای جلو شاید چند سال گذشته باشه شاید یه عالمه رابطمون عمیق تر شده باشه اما ته دلمون هنوز همون آدم هاییم تو همونی ک همیشه دلت میخواسته من بیام جلو، من بخوام، من ناز
بی قراری تا به کِی؟؟! پ.ن: اولین برف درست حسابی هم اومد و من دستکش ندارم. پ.ن2: هر وقت برف میاد ناخودآگاه یاد دوره ی راهنمایی میفتم. یه روز صبح ک شدید برف میومد و من وایسادم تو حیاط دستامم باز کردم چشمامو بستم و در جواب ناظم ک گفت فلانی چیکار میکنی؟! گفتم میخوام آدم برفی بشم! پ.ن3: کاش هنوز با سادگی میگذشت دوره زمونه. پ.ن آخر: نمیای پایین بغلم کنی خدا؟؟!

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کافه فان | کافه چت | سایت تفریحی و سرگرمی | فانکده توانا شکوفه های سیب فن فیک اکسو sima دستگاه تصفيه آب صنعتي اجتماعی